او همزمان با بستن يک قرارداد صوري ساعتي در مؤسسه مطالعات بينالمللي انرژي وزارت نفت به عنوان کارمند ساعتي و قراردادي و بدون حضور در ايران و مؤسسه مطالعات انرژي از طرف وزارت نفت به مأموريت اوپک فرستاده ميشود.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، روزنامه جوان نوشته است: دکتر «ح.ح» بورسيه بانک مرکزي جمهوري اسلامي ايران در دانشگاه کارديف انگلستان بود که پس از فارغالتحصيلي بدون حتي يک روز بازگشت به ايران و حضور در محل کار خود به دانشگاه Bournemouth University منتقل ميشود. ايشان همزمان با بستن يک قرارداد صوري ساعتي در مؤسسه مطالعات بينالمللي انرژي وزارت نفت به عنوان کارمند ساعتي و قراردادي و بدون حضور در ايران و مؤسسه مطالعات انرژي از طرف وزارت نفت به مأموريت اوپک فرستاده ميشود تا در دبيرخانه اوپک به عنوان کارمند رسمي وزارت نفت ايران مأمور و مشغول کار شود و در حال حاضر نيز همزمان در دانشگاه بورنموث انگلستان و با هزينه وزارت نفت در دبيرخانه اوپک در وين اتريش مشغول و مسئول بخش آمار ميباشد. ضمناً با هزينه سالانه چند ميلياردي که توسط وزارت نفت و مؤسسه مطالعات انرژي پرداخت ميشود، مجلهاي به عنوان انرژي و آمار منتشر ميکند که در آن با هزينه تحميلي چند ميلياردي به مؤسسه انرژي و از جيب وزارت نفت براي مديران نيازمند به کارهاي علمي سفارشي مقاله چاپ ميکند تا ارتقاي سالانه بگيرند.
حال چند سؤال؟
1- چرا بانک مرکزي پيگير بازگشت ايشان به ايران و محل کارش نيست؟
2 - چرا مؤسسه مطالعات انرژي به رغم دانستن اينکه ايشان بورسيه بانک مرکزي است با ايشان قرارداد بسته است، بدون حضور در محل کار؟
3- نحوه مأموريت ايشان از طرف وزارت نفت و امور اوپک به وين به عنوان کارمند رسمي چگونه است، به رغم آنکه امور اوپک و وزارت نفت ميداند ايشان بورسيه بانک مرکزي بوده است.
4- اصرار رئيس مؤسسه براي هيئت علمي کردن ايشان در مؤسسه مطالعات به رغم اينکه ميداند تابعيت انگليس را داشته و هيچگاه به ايران باز نخواهد گشت، چيست؟